هر چند بشر در طول تاریخ برای بقاء تلاش کرده است، اما افرادی هم وجود دارند که حاضر به پایان دادن زندگی به دست خودشان هستند، پایانی تلخ که آثاری دراز مدت و ماندگار به ویژه بر نزدیکان فرد خواهد داشت.
رفتارگرایان معتقد هستند که رفتار، قابل مشاهده و دارای نمود بیرونی است که با مشاهدهی آن میتوان رفتار را تا حدودی اصلاح کرد، اما رویکرود شناختی، تغییر رفتار را منوط به شناخت افکار و آنچه در ذهن فرد میگذرد، میداند؛ افکار خودکشی نیز قابل مشاهده نیستند و در صورت عدم آشنایی با نمودهای بیرونی اختلالات رفتاری و شخصیتی، میتوانند نمود بیرونی پیدا کنند، در این صورت اطرافیان وقتی متوجه وجود چنین افکاری میشوند که فرد اقدام به خودکشی کرده است، چنین مکانیسمی ضرورت توجه به رویکرد روانشناختی، انگزدایی از اختلالات روانشناختی و غربالگری جمعیت و تشخیص به موقع این اختلالها را بیش از پیش نمایان میکند.
آمارهای سازمان بهداشت جهانی نشان میدهد که خودکشی، سیزدهمین علت مرگ و میر در جهان و سومین علت مرگ در گروه سنی 14 الی 34 را تشکیل میدهد و ن در همهی نقاط جهان بیشتر از مردان دست به خودکشی میزنند که ن خاورمیانه نیز سهم عمدهای در معنیدار کردن این آمار، دارند.
طبق آمار سازمان بهداشت جهانی، سالانه یک میلیون نفر بر اثر خودکشی فوت میکنند و این یعنی در هر ۶۰ ثانیه یک نفر در دنیا بر اثر خودکشی جان خود را از دست میدهد؛ به گفتهی رئیس گروه دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی، خلاصهی سالنامهی پزشکی قانونی کشور نشان میدهد که در سال گذشته، ۵۱۴۳ نفر خودکشی کامل داشتند که از این تعداد ۳۶۲۶ نفر از آنها مرد و ۱۵۱۷ نفر از آنها زن بودند، این درحالیست که در سال ۹۷ طبق این گزارش، ۵۱۰۱ نفر بر اثر خودکشی کامل فوت کردند و نرخ خودکشی در سال گذشته نسبت به سال ۹۷، ۰.۸ درصد افزایش یافته است؛ الگوی خودکشی در ایران نشان میدهد که جوانان بیشتر دست به خودکشی میزنند، در حالیکه در کشورهای اروپایی و آمریکایی، سالمندان بیشتر خودکشی میکنند.
دکتر وهاب اصل رحیمی : در تمامی نقاط دنیا، تعداد موارد قابل شناسایی اضطراب، افسردگی و خودکشی در ن بیشتر از مردان است و متاسفانه در طی سالهای گذشته، تعداد خودکشیهای منجر به آسیب زیاد، به صورت بسیار ملایم افزایش یافته و این نشان میدهد که در حوزهی سلامت روان به ویژه سلامت روان بانوان، سرمایهگذاری نشده است؛ نگاه جنسیتی به ن و وظایف و نقشهای هویتی متعدد آنان، سبب افزایش آسیبپذیری ن شده، از این رو لازم است تا ن تغییری اساسی در سبک زندگیشان ایجاد کنند.
وی با تاکید بر نقش سایر اختلالهایی مانند افسردگی در خودکشی، بیان میکند: این امکان در سیستم بهداشتی ما فراهم شده است که مردم با اطمینان کامل به مراقب سلامت روان و یا پزشک ما در مراکز بهداشتی مراجعه کرده و مشکلاتشان را بیان کنند، همانگونه که برای درمان بیماریهای جسمی و کرونا مراجعه میکنند، بیماریهای روانی هم کرونای روح هستند که یک جامعه را به تدریج و به طور پنهانی تحلیل میبرند.
اصل رحیمی با بیان اینکه نمایه و شاخص سلامت روان به شدت آسیب دیده است، میافزاید: وقتی شاخصههایی مانند خودکارآمدی، مسئولیتپذیری، همدلی در جوامع و واقعیتپذیری، آسیب دیده باشد، اخبار خودکشی با تیترهای تکان دهنده و در برخی موارد غیرواقعی، تاثیر زیادی بر مردم نخواهد داشت.
برخی علل روانشناختی خودکشی
رئیس شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره آذربایجان شرقی نیز در گفتوگو با ایسنا با تشریح علل سوق افراد به سمت خودکشی، اولین عامل خودکشی در دنیا و ایران را با احتمال 15 درصدی، افسردگی عنوان کرده و میگوید: اعتیاد شدید به مواد مخدر و الکل را نیز در ۱۳ درصد مواقع منجر به خودکشی میشود، اسکیزوفرنی هم در ۹ الی ۱۱ درصد مواقع منجر به خودکشی و فوت میشود، این بیماری شدیدترین اختلال روانی بوده که ممکن است فرد را وادار به خشونت و حتی قتل و جراحت کند.
دکتر مجید محمود علیلو، اختلال شخصیت مرزی را دیگر علت خودکشی دانسته و میافزاید: افراد دارای شخصیت مرزی که نمونه بارز آن خودزنی است، چندین بار اقدام به خودکشی کرده و اغلب هم زنده میمانند، اما در دو الی چهار درصد مواقع جان خود را از دست میدهند.
عضو هیئت علمی دانشکدهی علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز میگوید: در افرادی که در معرض اتفاقات تروماتیک قرار دارند، هر اتفاقی مانند تصادف، گروگانگیری، شاهد مرگ کسی بودن و یا جنسی که حیات زیستی یا روانی را به شدت تهدید کند و تعادل فرد را بر هم بزند، احتمال اقدام به خودکشی وجود دارد.
وی با اشاره به وجود دلایل اجتماعی در سوق افراد به سمت خودکشی، استرس و فشار محیطی زیاد در هر جامعهای که منجر به نرسیدن افراد به اهدافشان شده و ناامیدی فراگیر ایجاد شود را از علل افزایش احتمال خودکشی، عنوان کرد.
رئیس شورای استانی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره آذربایجان شرقی در خاتمه بی هنجاری آنومی که در آن مرز بین درست و نادرست، حق و باطل و خیر و شر از بین برود، ضعف باورهای دینی و مذهبی را از دیگر علل خودکشی دانست.
در مقالهای تحت عنوان تحلیل جامعهشناختی خودکشی در استان آذربایجان شرقی» نوشته عاطفه محمدی که در فصلنامه دانش انتظامی آذربایجان شرقی چاپ شده، آمده است: بر اساس یافتههای پژوهشی میتوان گفت که در طی سالهای اخیر بر تعداد خودکشی در استان آذربایجان شرقی افزوده شده است و این میزان در طی این سالها (از سال 1390 تا 1395) بجز در سال 1393 روند صعودی داشته است. طی چندین سال استان آذربایجان شرقی رتبه 4 کشور را در بالا بودن میزان خودکشی به خود اختصاص داده است. همچنین آمارها بیانگر میزان بالای خودکشی مردان در مقایسه با ن میباشد.»
طبق یافتههای این مقاله دلایل زیر بخشی از علل وقوع خودکشی در جهان سوم است:
افزایش سطح توقع افراد و داشتن آرزوهای نامحدود، ضعف یا گسستگی تعلق فرد به جامعه است که بر اثر کاهش کنترل و نظارت اجتماعی به وجود میآید. عواملی نظیر فقدان پدر، طلاق یا اشتغال بیش از حد والدین، فقدان یا غیبت مادر به علت اشتغال خارج از خانه، مرگ یا طلاق که سبب گسستگی بین افراد میشود که در این شرایط روابط عاطفی ضعیف و حتی متعارض بین اعضای خانواده به وجود میآید که از کارکردهای کنشی متقابل ضعیفی برخوردار بوده و نسبت به همدیگر از هم حسی و همدلی برخوردار نیستند و نهایتا این گسیختگی خانوادگی زمینه بروز بسیاری از مشکلات از جمله خودکشی را در بین افراد خانواده فراهم میسازد. همچنین از دست رفتن دلبستگیها میتواند عامل بروز مسائل اجتماعی گوناگون مانند تبهکاری و جنایات، خودکشی، بیماریهای روانی و کردارهای ناروا و نامشروع را فراهم آورد. رشد فردگرایی و از میان رفتن دلبستگی، تغییرات هویتی جوانان، افزایش اضطراب و مشکالت اخالق و بروز اختلافات بین نسلی، افراد را به سمت خودکشی سوق میدهد و از بارزترین عوامل موثر بر خودکشی در کشورهای جهان سوم است.
دین و دینداری نیز به عنوان یکی از شاخصهای پیوند اجتماعی مطرح میباشد و عامل اساسی اجتماعی شدن و انسجام فکری، عملی و جهتگیری در رفع مشکلات، پدیدهها و مسائل اجتماعی است. در این زمینه نقش نظام فرهنگی و ارزشها و هنجارهای مورد تاکید قرار میگیرد.»
درک پایانی: افرادی که دچار اختلالات روانی هستند در معرض خود کشی هستند همچنین افرادی که داری شخصیت مرزی هستند .زیرا شخصیت مرزی نشان از بی ثباتی عاطفی و غیر قابل کنترل بودن هیجانات فرد دارد.همچنین شاهد هستیم که آمار خود کشی مردان در ن بیشتر است در حالیکه ن بیشتر از مردان به افسردگی دچار میشوند .این نکته به این علت است که طبق تحقبقات مردان معمولا خودکشی های خشن تری دارند و الات جرم بیشتر در دسترس انهاست پس احتمال اینکه جان خود را ازدست بدهند بیشتر است و آمار خود کشی آنها مشهود است و نکته بعدی اشاره به بالا بودن ارتباط عوال اجتماعی و وابستگی افراد به یکدیگر با خودکشی دارد.یعنی افراد اگر بتوانند همبستگی اجتماعی راتقویت کنند ، در این مهم تاثیر گذارند.و نکته دیگر اشاره به نقش دین دارد.همانطور که در پایان مطلب خبرگزاری بیان شد افراد دیندار در برقراری پیوند های اجتماعی موفق اند که این به موضوع روانشناسی دین اشاره دارد.
منبع:
www.isna.ir
کد خبر99072719226
14 آبان
درباره این سایت