ازمایش زندان استنفورد یکی از معروف ترین و به نقلی خطک ترین آزمایش های روانشناسی است که تا کنون انجام شده است.در این آزمایش که به سرپرستی دکتر فیلیپ زیمباردو در دانشگاه استنفورد در سال 1971 انجام شد،چندین دانشجوی سالم از نظر روانی به صورت آزمایشی نقش های زندان بان و زندانی را پذیرفتند.

قصد و هدف از طراحی این آزمایش پاسخ به این سوال است که چه اتفاقی که انسان ها دچار خطا میشوند ،رفته رفته به رفتار های شرارت آمیز روی می آورند و دچار صدمه زدن به دیگران یا رفتار های سادیسمی میشوند و همچنین به بررسی تاثیر محیط بر رفتار زندانیان و  زندانبان ها میپردازد .نتایج این آزمایش بنا به درک بنده به این شرح است:

1 انسان ها دارای ذات شرور نیستند. و مرز بین خوب وبد و شر وخیر در واقع همان واکنش هایی است که افراد در پاسخ به شرایط و محیط از خود نشان میدهند.یعنی یک سلسه از رفتار ها که تابعد محیط و شزایط محیط است باعث ایجاد خوبی و بدی میشود. ززندانبان هایی که در این ازمایش ایفای نقش کردند اگرچه میدانستند که این تنها یک زندان شیبیه سازی شده است اما به دلیل فضای حاکم بر آنجا ،درحالیکه خود را مستعد بروز رفتار پرخاشگرایانه میدانستند،به رفتار های غیر انسانی و سادیسمی روی آوردند.آنها سعی میکردند که از طریق تحقیر زندانیان،شکنجه ی روحی و روانی انها،و گاه صدمه فیزیکی به انها ،به نقش زندانبان خود را چه بهتر  ایفا کنند.در حالیکه همان افرد پس از پایان فیلم بیان کردند که درآن زمان واقعا شرایط خوبی نداشتند و اگر زندانیان جای آنها بودتد، شاید رفتار های بدتری را هم انجام میدادندو پس یک اصل اساسی در بروز خیر وشر ،محیط است

2 تسلیم و خود باختگی زندانی ها:آنها پس از گذشت دو روز به مرحله ایی از درد و رنج رسیدند که اساسنامه را نقض کردند و خواستار ترک آنجا شدند.آنها کم کم به این باور رسیدند که هیچ گاه قرار نیست از این زندان بیرون بروند و و این یک زندان واقعی است.بنا به درخاست روانشناس ناظر به این ازمایش زندانیان از طرف زندانبان ها با اعدادی که بر روی پیراهنشان درج شده بود ، خطاب میشدند مانند 8162  و همسن امر باعث شد آنها همین نام هارا برای خود به جای نام اصلی خود پذیزفتند. اگر شرایط به همین روال در زندان ادامه پیدا میکرد ممکن بود زندانیان هم به یکدیگر صدمه زده و بیشتر وبیشتر تحت تاثیز انجا قرار بگیرند

3 در ابتدای آزمایش از زندانیان خواسته میشود که با هم متحد شوند تا در زندانیان  ترس و رعب بیشتری ایجاد شود و همچنین به آنها لباس های یک شکل داده میشود  که این بیانگر این موضوع است که پنهان شدن یک انسان زیر پوشش ها ،خطا را برای او آسان تر میسازد .پس دو عامل باعث بروز ذات شیطان میشوند نهان شدن و اتحاد ». عامل دیگر عدم وجود مسِِِئول بر رفتار های انسان است.از آنجا که زندانسان خود را کجاز به انجام هر کاری میدانستند پس سعی به رفتارهای شرارت امیز داشتند.شاید بتوان گفت این موضوع اشاره به این نکته هم دارد که اگر انسان وجود یک ذات الهی را ناظر بر خود بداند ، کمتر سمت شر میرود.

این آزمایش پس از شش روز به دلیل غیر قابل کنترل  بودن شرایط ،در حال تخریب بودن شدید وضعیت آزمودنی ها و اینکه این آزمایش به گفته محققان خیلی زودتر به واقعیت تبدیل شد ، با اصرار نامزد زیمباردو (دانشجوی فوق لیسانس روانشناسی و معترض به شرایط زندانیان) متوقف شد.

منبع:بر اساس فیلم ازمایش زندان استنفورد

 12ابان

مصاحبه با کودکان در مورد خدا

جوینده مذهبی به عنوان تجربه گرا (آزمایشی در سال 1911)

زیست شناسی اجتماعی و دین

رفتار ,آزمایش ,زندان ,های ,زندانیان ,ها ,به این ,رفتار های ,این آزمایش ,است که ,پس از ,ازمایش زندان استنفورد

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سیب من وبلاگ مطالب خواندنی دیوارپوش دکوراتیو فروشگاه اینترنی میلیونر شو وبلاگ رسمی ملکه سئوندوک دانلود درس های دانشجویی سریال های شبکه نمایش خانگی آشنایی تخصصی با فرش ماشینی مشهد و فرش ماشینی کاشان کاوش در علوم روز و فناوری های جدید آرامش